فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 92
بازدید ماه : 91
بازدید کل : 7230
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



پايه ها و عوامل جنگ رواني

جنگ رواني با تبعيت از اصول كلي جنگ ، داراي پايه‌ها و اركان ویژه ای مي‌باشد . هر چند ميان جنگ نظامي و جنگ رواني از نظر هدف ، ابزار ، روش‌ها و ... تفاوت‌هاي فاحشي وجود دارد . با اين حال هر دو نوع جنگ براي به تسليم كشاندن دشمن و نابودي اراده وي صورت مي‌گيرد . موفق بودن عمليات رواني با توجه به موارد زير ميسر مي‌گردد:

1-     اطلاعات

مهمترين منبع براي طراحي ، راه‌اندازي و تداوم جنگ رواني اطلاعات است . بدون داشتن اطلاعات كافي نمي‌توان جنگ رواني را آغاز يا به پايان رساند. اين اطلاعات در ابعاد گوناگون تهيه مي‌شود ،اما به طور خلاصه مي‌توان آن را در چند دسته ، تقسيم‌بندي كرد:

الف- اقشار و طبقات در جامعه مورد نظر بايد دقيقاً مشخص شوند.

ب- بايد كوشيد تا با برنامه‌ريزي تبليغي و رواني دقيق آنها را به سمت مخالفت و براندازي و حذف سيستم هدايت نمود.

ج- بايد به خاطر داشت كه هدف براندازي است ، از این رو باید به طور روشن فرق بين انتقاد ، تخريب و جنگ رواني معلوم و مشخص باشد.

د- بايد ميان كساني كه در جهت اصلاح امور انتقاد مي‌كنند و آنان كه در صدد حذف كليت يك دولت هستند تفاوت قائل شد.

2-     سطح جنگ رواني

 بايد معلوم شود كه چه تعداد ازهرقشر جامعه مورد نظر تحت تهاجم رواني قرار مي‌گيرند . در اينجا گسترش كمي عمليات و عناصر تحت مطالعه مورد نظر مي‌باشد . آنچه مسلم است براي رسيدن به موفقيت در جنگ و با توجه به موضوع ، حداكثر اقشارو افراد قابل دسترسي بايد مورد تهاجم واقع شوند . روشهاي گوناگوني كه به كار گرفته مي‌شود ، معمولاً سطح و تعداد تحت پوشش را تعيين مي‌كند . با توجه به روشهاي بكار گرفته شده و محدوديت‌هاي هر يك ، مي‌توان ميزان كاربرد و موفقيت عمليات رواني را پيش‌بيني كرد . از زمانيكه شايعه مطرح مي‌شود تا هنگامي كه حداكثر افراد مورد نظر آن شايعه را شنيده و نسبت به آن موضع بگيرند ، هر چه زمان كوتاهتر باشد ، ميزان موفقيت در عمليات بيشتر خواهد بود.

3-    تبليغ و ضد تبليغ

 مهمترين ابزار جنگ رواني ، پخش و انتشار اخبار يا به عبارت ديگرارائه تبليغات است هر تبليغ از دو جنبه مورد توجه واقع مي‌شود. اول در رابطه با ارائه دهنده آن تبليغ و موضوعاتي كه مطرح مي‌كند . دوم ، موضوعات كه در پاسخ به اتهامات وارده از طرف گروه مردم آماده و اعلام مي‌گردد . اقدام و رفتار گروه اول ، تبليغ و دفاع گروه دوم، ضد تبليغ نام دارد . ضد تبليغ مي‌كوشد تا ضمن پاسخ به حملات دشمن او را خلع سلاح كرده و در موضع ضعف قرار دهد، تا بار ديگر مجدداً هوس حمله نكند. ضد تبليغ معمولاًپيرامون مسائل و مشكلات اصلي و حياتي دشمن پرداخته و به انتشار مطالبي مبادرت كرده و سعي مي‌كند تا در همه ابعاد ، طرف خود را متهم ساخته و در لاك دفاعي فرو برد. در صورت موفق بودن ضد تبليغ ، دشمن خلع سلاح ، منزوي و تسليم مي‌شود.

4-     هدف جنگ رواني

هدف كلي در هر جنگ ،‌ تحميل اراده بر دشمن مي‌باشد . جنگ رواني نيز از همين هدف پيروي مي‌كند و مي‌كوشد تا با سلب قدرت و اراده از دشمن ، توسط عوامل جنبي و غير نظامي خود را درموقعيتي برتر و قدرتمند تر قرار دهد . به طور طبيعي رسيدن به هرهدف، نيازمند شرايط ، امكانات ، ابزار و مقدماتي است . گاه اين عوامل از چنان اهميتي برخوردارند كه تدارك و تهيه هر يك به مثابه هدفي جزئی و محدود مطرح مي‌شود . براي مثال در يك جنگ عادي براي وادار كردن دشمن به تسليم و امضاء قرار داد صلح بايد طي عمليات نظامي به انهدام مواضع دفاعي وي مبادرت كرد . هر مقاومتي را از سرراه برداشت و حريف را به پذيرش تسليم وادار نمود . هر يك از آن مراحل هدفي است مستقل كه بايد از ابتدا به صورت مرتبط ولي جداگانه پيگيري شود . در جنگ رواني بايد اين مراحل و درجات را مورد توجه قرار داد . عمليات رواني بسته به اينكه در زمان صلح انجام شوند و يا در شرايط جنگ داراي تفاوت‌هايي مي‌باشند كه در اينجا به شرح مختصري از آن مي‌پردازيم . در حين جنگ، نيروهاي نظامي طرفين در مقابل هم صف‌آرايي كرده و هر طرف مي‌كوشد تا با توسل به نيروهاي مادي و تجهيزات و تسليحات خود ، حريف را سركوب نمايد . يك نكته مهم كه از قديم در شرايط جنگ مورد توجه بوده است، ايجاد رعب و وحشت در ميان نيروهاي دشمن مي‌باشد. انتشار شايعات، انجام عملياتي تخريبي براي قدرت نمايي، مسموم كردن آب و آذوقه نيروهای حریف براي ايجاد ترس و وحشت، از جمله قدم‌هاي عمليات رواني است كه در خلال جنگ‏های نظامي برداشته می شود.

احساس ناامني موجب بی انگیزگی واز دست رفتن شجاعت و سرانجام احتمال مبادرت به به فرارافراد می گردد . در جنگ‏های عمومي، امروز ديگر نمي‌توان سرباز و تجهيزات را به جبهه فرستاد و مردم در پشت جبهه‌ها زندگي عادي خود را حفظ كنند. جنگ‏های امروز جنگ‏های كامل و تمام عياري هستند و كليه امكانات و قواي كشور را به خدمت مي‌طلبند. چنانچه در پست جبهه توان و علاقه كافي براي پشتيباني نيروها موجود نباشد ، جنگ در جبهه نيز محكوم به شكست خواهد بود . در عمليات رواني تلاش مي شود تا فاصله بين مردم و سربازان درطول جنگ بيشتر شده و رابطه مادي و معنوي آنها قطع گردد و عناصر موجود در جبهه و پشت جبهه تا حد ممكن نسبت به هم بي‌اعتماد شوند.

 يك عمليات رواني موفق حتي قادر است كه بخشي از نيروهاي حريف را نيز در راستاي اهداف و عملكردهاي خود فعال نمايد . براي اين منظور بايد دقيقاً نسبت به تضادهاي فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي و ... جامعه توجه داشته و بتوانند در بين نيروهاي حاضردر جبهه و پشت جبهه شکاف ایجاد کرده و اختلافات آنان را عمده سازند.



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :